آتش عشق

عشقت آتیش زد و برد این دل بی‌تاب منو
توی انتظار گذاشت چشمای بی‌خواب منو

یه روزی با یک نگاه قلبمو لرزون کردی
دلمو بردی و دنیامو دگرگون کردی

اون نگاه گرم تو، تو قلبم آشیونه کرد
حس خوب عاشقی توی دلم جوونه کرد

نازنین از تو چشات خیلی چیزا خوندم من
به تو وابسته شدم، به پای تو موندم من

کی میاد روزی که دستاتو تو دستم ببینم
سرتو رو شونه‌های پیر و خستم ببینم

اون روز انگار توی دنیا دیگه سختی ندارم
غیر تو برای هیچ‌کس دیگه وقتی ندارم

شهر ویرونه قلبم با تو آباد میشه
دل از هرچی غمه با بودنت آزاد میشه

حامد خانلو
۱۵ خرداد ۱۳۸۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *