دو روز از مارپیچهای تنوره به سمت پایین میرفتیم. هشت کیلومتر دیگر به درون زمین رفته بودیم و بیستوچهار کیلومتر از سطح دریا فاصله داشتیم. روز بعد، تنوره شیب کمتری به خود گرفته بود و راه آسانتر مینمود. گرچه کمی خسته شده بودیم ولی کاملاً تندرست بودیم و هنوز به جعبهٔ کمکهای اولیه نیاز نشده بود. پروفسور هر یک ساعت یکبار، وضعیت را با استفاده از دستگاهها بررسی میکرد. سنجیدن دقیق موقعیتمان برای او آسان بود. بعدها این اطلاعات در گزارش سفرمان ثبت شد. تا آن زمان دویست کیلومتر به سمت جنوب شرقی اسنفلز رفته بودیم و اکنون اقیانوس اطلس، درست بالای سرمان قرار داشت. دیگر نگران نبودم و بهندرت به خورشید، ستارهها، ماه، درختها، خانهها و شهرها فکر میکردم. در روزهای بعدی شیبهای تندتر ما را به مرکز زمین نزدیکتر کرد. بعضی روزها بین شش تا هشت کیلومتر پایینتر میرفتیم. روزها و روزها به رفتن ادامه دادیم.
کتاب: سفر به مرکز زمین
نویسنده: ژول ورن
مترجم: فرزانه مهری