دل عاشقان

انسان‌هایی پیدا می‌شوند سی روز ماه رمضان را روزه می‌گیرند، عید که شد برای کفارهٔ گناهانشان گوسفندِ حنابسته سر می‌برند، به حج تمتع و عمره می‌روند، روزی پنج بار سر به سجاده می‌گذارند، اما در دلشان نه جایی برای محبت است، نه جایی برای مرحمت. مرد حسابی، پس برای چه این همه زحمت می‌کشی؟ مگر بدون دوست داشتن و دوست داشته شدن می‌شود ایمان آورد؟ اگر عشق نباشد، «عبادت» هم کلمه‌ای خشک و خالی می‌شود عبارت از پنج حرف کنار هم نشسته. پوسته‌ای بی مغز. انسان باید با عشق و در عشق ایمان بیاورد؛ باید در رگ‌هایش عشق به خدا و انسان‌ها را حس کند!

گمان می‌کنند آفریدگار جایی آن بالا در آسمان‌هاست. بعضی‌ها هم در مکه و مدینه به دنبال او می‌گردند! یا در مسجد محله‌شان! مگر خدا در یک مکان می‌گنجد؟ چه غفلتی! او تنها در یک جاست: در دلِ عاشقان!

کتاب: ملت عشق
نویسنده: الیف شافاک
ترجمه: ارسلان فصیحی​

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *